The Metamorphosis


Tuesday, May 04, 2004

خرما

خرما شیرین است. خرما سیاه است. خرما هسته دارد. بعضی خرماها بورهستند. با خرماهای بور انگلیسی باید حرف زد. خرماهای بور را با چنگال باید گاز زد. بعضی خرماها هسته ندارند. هسته آنها را قبلا کسی در آورده است. بعضی وقتها جای هسته گردو گذاشته اند؛ بعضی وقتها هم هیچ چیز نگذاشته اند. بعضی خرماها هنوز خوب نرسیده اند، آنها براق ترند ولی شیرین نیستند. قبل از گاز زدن باید آنها را گوشه ای گذاشت تا خوب برسند.
قدیمها وقتی کسی می مرد خرما می خوردیم ؛ این روزها کسی نمی میرد. اینجا خرما را با چای می خوریم؛ در دریا یا کنار یک ارکید یا در مهمانی.بعضی وقتها روی خرما پودر نارگیل می ریزند تا جذاب تر شود. خرماهای نارگیلی پرطرفدارتر هستند. من دوست دارم خرما هم نارگیل و هم گردو داشته باشد. این خرماها خیلی کمیابند، مخصوصا بعد از زلزله! هر وقت با مامانم در ایران حرف می زنم؛ بهم می گوید پسرم می خواهی برایت خرما بفرستم
...
خرما ترسوست، خرما از حرف مردم می ترسد. خرما دچار تضا د فرهنگی است. داستان خرما شنیدنی است. لطفا قبل از گاز زدن خرما به داستان او هم گوش کنید.
...
قبل از خوردن خرما باید فاتحه خواند. سنتها را فراموش نکنیم.



|

........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home