The Metamorphosis


Sunday, May 23, 2004

دومینو
Domino


دیشب جشن تولد دعوت بودم. صاحب تولد یک دختر خیلی باحاله که به اتفاق شوهرش همه آدمها را دوست داره، همه را هم واسه تولدش دعوت کرده بود. دوست داره همه بیان، ولی واسش مهم نیست که کی می آد و کی نمی آد، کی به جمع می خوره و کی نمی خوره. دلش بازه و پاکه همه هم توش جا دارن. همه هم دوسش دارن. همیشه شاد باشی، تولدت مبارک.
...
حدود پنجاه شصت نفر اومده بودن مهمونی. جمعیت غالب مهمونی همونهایی هستند که معمولا تو مهمونیهای عمده و عمومی زیرشاخه دانشجویی فابهای* ایرونی جنوب کالیفرنیا دیده می شن. صورت بعضیها رو اینقدر دیدی و اینقدر واست آشناست که خودبخود سلام می آد و می ره، بدون اینکه حتی اسم هم رو بدونین و یک کلمه حرف با هم زده باشین. بعضی ها رو از روی اسم استادشون (این شاگرد فلانیه)، بعضی ها رو از روی اسم دوست پسر یا دوست دخترشون (فلانی فلان فلانیه)، بعضی ها رو از روی اسم دوست دختر یا دوست پسر قبلیشون (فلانی اکس فلانیه) و خلاصه همه رو اونجا یک جورایی می شناسی.
...
ولی یک چیزی تو این مهمونیها عجیب غریبه! با اینکه آدمها اینهمه همدیگر رو می بینن، خیلی هاشون با هم هم مدرسه ای و هم کلاس بودن و یا هستن، ولی همه از هم می ترسن. همه هی سریع می چپن تو جمع پنج، شش تایی دوستهای صمیمی ترشون و یواشکی بقیه رو می پان و سرک می کشن ببینن بقیه چکار می کنن. همه خیلی محافظه کارن. پسرا واسه نزدیک شدن به دخترا هشتادتا انتگرال می گیرن، دخترا هم معمولا دوستای دخترشون رو گیر می آرن و دو سه تایی می رن که قربدن. اگر یکی هم این وسط یک خورده خودش باشه (از نظر بقیه پررو تر باشه!) هی زیر چشمی باید پاییده شه تا یکی از اون دوستهای باهیبتش (چرا وبلاگ تو درست نمی کنی بهت لینک بدم!) بیاد و گوششو بگیره که نبینم دیگه از این غلطها بکنی.
...

و اما تفسیر دومینویی من! آدمهای این جمع همه همدیگر رو خیلی دوست دارن. اونقدر که خیلی هاشون اهداف بلند مدت تری رو تو این جمع دنبال می کنن. اونها می دونن که اگر عشق آیندشون الان تو این جمع نباشه یک روزی بالاخره تو این جمع پیداش می کنن. و ترسناک اینکه همه می دونن که تو این جمع یک دونه شانس بیشتر ندارن. آخه آدمهای اینجا مثل دومینوها، اینقدر مرتب پشت سر هم چیده شده اند که با افتادن اولیش همشون تا آخر می افتن. واسه همینه که همه احتیاط می کنن تا اون یک دونه دومینو رو پیداش کنن.
...
خوش به حال خودم که دومینو ام رو انداختم، حالا حداقل تو مهمونی به من خوش می گذره. ولی خداییش دومینوی من بهترین دومینوی این جمع هست. اگر قرار باشه یک روزی منتظر یک دومینوی جدید یاشم اینقدر می مونم که دوباره خودش بیاد. راستی دیشب کجا بود؟

* FOB = Fresh Off the Boat



|

........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home