The Metamorphosis |
Thursday, September 16, 2004
آدور
هر خاری که از دست يا پام در می آورم، يک غر می زنم که خدايا نمی شد کاکتوس را کم خارتر می آفريدی. ديشب رفتيم بيرون و شيره کاکتوس را نوشيديم. لامصب دوای هر دردی را با خود درد می فرسته، کافيه چشت را باز کنی؛ شکرت. 3:41 PM ........................................................................................
Comments:
Post a Comment
|