The Metamorphosis


Thursday, September 16, 2004

آدور

هر خاری که از دست يا پام در می آورم، يک غر می زنم که خدايا نمی شد کاکتوس را کم خارتر می آفريدی. ديشب رفتيم بيرون و شيره کاکتوس را نوشيديم. لامصب دوای هر دردی را با خود درد می فرسته، کافيه چشت را باز کنی؛ شکرت.



|

........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home